غر زدن هم یه راهشه!
22/12/2006, 12:48 PM
دو روز پیش که دلم خیلی از دست این متروهای لندن پر بود چند خطی بطور کتبی در این مورد غر زدم تا کمی سبک شدم و بعد رفتم که دگمه لازم را بزنم که چاپش کنم توی وبلاگ بخش فارسی که ........ دستم خورد به دگمه اشتباه و هر چی نوشته بودم پاک شد!!!
ساعت 10 شب بود و دیگه حوصله نداشتم که غرزدن هامو تکرار کنم، صفحه رو بستم و رفتم خونه. تو راه، و حتی روز بعد، که یاد این ماجرا افتادم، دیدم خیلی هم از اینکه نوشته هام تو وبلاگ چاپ نشده ناراحت نیستم چون در واقع به اون نتیجه ای که می خواستم رسیده بودم:
سبک شده بودم!
با همون چند خط غر زدن با کمک کلمات، حرصی که چند وقته از دست خط های متروی اینجا می خوردم برطرف شده بود. "غر زدن" خودش یه جور روش مداواست، شما موافق نیستین؟ البته من آدم غرغرویی نیستم و از آدم های غرغررو هم خیلی خوشم نمیاد، ولی گاهی اوقات می بینم که دیگه چاره ای ندارم و دارم منفجر میشم.
مثل همین پریروزها که احساس کردم ناچارم شکایتم رو به گوش یه کسی برسونم ، حتی اگر این آدم هیچ کاری از دستش بر نیاد. واقعیش هم اینه که اگه مسئولان مترو نمی تونن مشکلات این سیستم قطار زیرزمینی لندن رو، که هرروز چند تا از خط هاش تاخیرها ی کوتاه و بلند مدت داره، برطرف کنن، شما چه کاری از دستتون برمی آد به غیر از اینکه غرغرهای منو به صورت نوشته بخونین. ممنونم ازتون!
| بی بی سی مسئول محتوای وبسايت های ديگر نيست
اظارنظراارسال اظهار نظر